سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نگهبان با چوب!

عقربه‏ کوچک ساعت که به شش نزدیک می‏شود، سر و کله نگه‏بان‏ها پیدا می‏شود.

نگه‏بان؟ آها! نگهبان‏های نمایشگاه و جشنواره رسانه‏های دیجیتال و غیره را می‏گویم!
البته نگهبان‏ها، نگهبان‏های نمایشگاه بین‏المللی هستند.

ساعت که به شش نزدیک می‏شود، یکی یکی پیدای‏شان می‏شود و هر یک با کلماتی هم‏آهنگ همه را بیرون می‏کنند. بیرون که نمی‏کنند،‏بیرون می‏اندازند. هادی می‏گفت دیروز که به محض باز شدن درهای سالن اینترنت وارد غرفه‏ام شدم،‏ پیش از من بازدید‏کننده وارد غرفه شده بود. باز هم گفت که همان دیروز عصر وقتی من به امر نگهبان‏های خوش‏اخلاق! از غرفه‏ام بیرون رفته بودم، یک بازدیدکننده داشت توی غرفه‏ام می‏چرخید!

داشت با اخلاقی تند و رفتاری غیرقابل تحمل غرفه‏داران را بیرون می‏کرد(بخوانید بیرون می‏انداخت). نگهبان را می‏گویم. به‏ش گفتم«دفعه بعد همراه‏تان یک عدد چوب بیارید تا به‏تر بتونید بیرون‏مون بندازید»

علی‏الحساب همین!



نظرات دیگران: نظر
جشنواره اینترنتی بدون اینترنت

سلام

احتمالا این یادداشت یک‏صد و یازدهمین یادداشتی است که در این وبلاگ که مثلا بزرگ‏ترین وبلاگ گروهی دنیاست، نوشته شده است. البته با احتساب این یادداشت.

شاید عجیب است اما در جشنواره رسانه‏های دیجیتال آن‏هم در سالن اینترنت، اینترنت بعد از گذشت دو روز از آغاز جشنواره در اختیار غرفه‏داران قرار گرفته است.

بگذریم.

به نظر من برنامه‏ریزی چیز خوبی است! برنامه‏نویسی هم چیز خوبی است. ASP.NET هم چیز خوبیه.

فعلا همین



نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های موجود در هم نوشت

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
دوره ارزانیست !!!
[عناوین آرشیوشده]