سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کدام مهمتر است؟

تا حال از خود پرسیده اید که حس بینایی شما مهمتر است یا شنوایی؟ .... چشمان خود را برای چند ثانیه ببندید. سپس احساس کنید چیزی نمی شنوید. به نظرتان کدام مهمتر است؟ شاید در نگاه اول همگی حس بینایی را مهمتر از شنوایی تصور کنید. چرا که دیدن جهان و احساسی که از دیدن زیبایی ها و زشتی ها به انسان دست می دهد شاید چندین برابر یک صدای زیبا یا ناهنچار باشد. اما نگاه خود را عمیق تر کنید و از زاویه دیگری به مسئله بنگرید.  بدون شک حس شنوایی بسیار مهمتر و ارجح تر از حس بینایی است. تاریخ نشان داده انسان های شنوا موفق تر از انسان های بینا بوده اند. شاهد این قضیه وجود دانشمندان نابینایی است که از حس شنوایی خود کمال استفاده را برده اند. خداوند متعال نیز صفات خود را در قرآن با اولویت شنوایی بر بینایی عنوان می کند و می فرماید سمیع بصیر (شنوای بینا). اما از همه مهمتر استفاده صحیح از همه حس هاست که خود شکر و سپاسگزاری بزرگی از آفرینده دانا و تواناست.



نظرات دیگران: نظر
شیوه های مدیریتی در کشاورزی به سبک برره

سالهای مدیدی است در روستای برره از شیوه هایی در کشاورزی استفاده می شود که باعث افزایش تولید نخود تا سر حد خودکفایی و حتی تولید مازاد بر نیاز می گردد. البته برره ایی ها خیال نکنند این روش ها مخصوص خودشان است و باید بگویم سالهاست که منشور کشاورزی ما بر آن استوار بوده و هست. ما سالهاست با این روشها در تعداد زیادی از محصولات خودکفا شده ایم و بازم میشیم و مطمئن باشید بعد از خودکفایی از برره ایی ها به دیده بان حقوق بشر نیز شکایت می کنیم که از آخرین دستاوردهای تحقیقاتی ما بدون اجازه استفاده کرده اند و حق و حقوق محققین و کارشناسان زحمت کش ما را زیر پا گذاشته اند.

 و اما روشهای مدیریتی برره ایها در بخش کشاورزی و زیر بخش های آن :

-    نگاه متداوم به زمین در فصل پاییز به مدت 2 ساعت برای هر هکتار جهت شخم پاییزه و در فصل بهار1 ساعت جهت شخم بهاره

-        گذاشتن گوش به زمین به مدت 2 ساعت جهت جوانه زنی بذور

-        نگاه به آسمان به مدت 4 ساعت جهت آبیاری به وسیله ریزش باران

-        انجام حرکات موزون در کنار زمین کشاورزی در حالتی که روی زمین نشسته اید جهت رویش و رشد سریع گیاهان.

-         استفاده از ذورو جهت مبارزه با آفات و بیماریها

-        برداشت محصول توسط وجدانهای مثبت و خیر خواه نظیر وجدان شیرفرهاد

-        فروش محصولات به دیگران به قیمت مفت

-        اعمال کارهای بسیار پیچیده توسط دیگران که از عهده ما بر نمی آید نظیر خیساندن و پروراندن و بسته بندی کردن

-        خرید محصولات از دیگران به قیمتی فراتر از مفت جهت استفاده در صنایع تبدیلی کشاورزی

-        گرفتن مجوزهای لازم به سختی(اینجا دیگه باید شب های برره رو نگاه کنید تا یاد بگیرید)



نظرات دیگران: نظر
نماز روح لطیفی دارد

دیروز در یکی از ادارات دولتی هنگام ظهر برای نماز رفتم نمازخانه. بعد از نماز آقایی که ظاهراً مسئول شعار بود شروع کرد به نثار کردن مرگ به همه کشورها و برخی اشخاص از جمله صدام. به خودم گفتم بیش از یک ماه از اعدام اون ملعون می گذره هنوز اینها دارند آرزوی مرگش و می کنند. نمی دونم شاید بخاطر جنایات بیشمار و خباثت بیش از اندازه صدامه که هنوز بعضی ها دست از سرش برنمی دارند و یا  برای برهم نخوردن قافیه شعارشون  مجبور میشن مرگ بر صدام رو بگن (مرگ بر منافقین و صدام). در کل برأت از کافران و مشرکان یکی از ضروریات است،  اما مسئله مهم همراه کردن و آوردن کلمه مرگ با نماز است. نمازی که در هیچ جایش اثری از مرگ و نابودی نیست و تمامش نیایش و ستایش و درود و تحیت است. نمازی که انتهایش با درود و سلام بر نبی مکرم اسلام (ص) ، بندگان صالح و خودمان به اتمام میرسد، چگونه است که بلافاصله بعد از آن از کلمه ای استفاده می شود که سنخیتی با روح نماز ندارد. چه می شود اگر بعد از نماز، فضا با ذکر صلوات و آرزوی عاقبت بخیری برای همه مسلمنان معنویت بیشتری پیدا کند و این شعارها و کلمه مرگ و نابودی در جای دیگری که پسندیده تر است استفاده شود.



نظرات دیگران: نظر
ایرانی، اول ایرانی باش بعد ایرانی بخر

مدتی تابلوها و بیلبوردهای تبلیغاتی به شعار " ایرانی ایرانی بخر" مزین شده است و تبیلغات گسترده ای از رسانه های عمومی در این باب صورت می گیرد. شعار ایرانی ایرانی بخر ظاهراً بسیار زیبا و نشانه ایجاد بستری مناسب برای رشد تولیدات داخلی و تاکید بر حمایت از تولیدکننده داخلی است. هر چند این حرکت فرهنگی بسیار پسندیده و نیکوست اما آیا فقط با تبلیغ می توان ایرانی را متمایل و یا حتی مجبور به خرید کالای ایرانی کرد. در جامعه ما هنوز تولیدات داخلی از بازار پسندی مناسبی برخوردار نیستند. زمانی فردی را می توان راغب به خرید کالا داخلی نمود که مطلوبیت  بیشتری نسبت به کالای خارجی عاید فرد شود. این مطلوبیت بستگی  به  قیمت ، کارآیی ، کیفیت، کمیت و ... هر کالا دارد که از علل انتخاب یک کالا می باشد. اما چرا ایرانی ایرانی نمی خرد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نگاهی بیاندازیم. از دو بعد می شود موضوع را بررسی کرد اولین بعد مربوط به تولید کننده داخلی است. یقیناً از مهمترین مسائلی که تولیدکننده را وادار به تولید می کند مسئله اقتصادی و سودآوری است. اگر تولید کننده احساس رضایت مالی از تولید خود کند به امر تولید ادامه خواهد داد و در صورتی که مصرف کننده نیز احساس مطلوبیت از مصرف کالا کرد آن کالا را خریداری می نماید. در نتیجه یک رابطه منطقی و معقول در چارچوب عرضه و تقاضا ایجاد می گردد. اما مسائل و معضلاتی در این بین بوجود می آید، نظیر وجود بازار انحصاری یعنی زمانی که فقط یک تولیدکننده برای یک کالای بخصوص وجود دارد و مصرف کنندگان مجبور به خرید از همان تولیدکننده خواهند بود. در این حالت تولیدکننده به هر قیمت و با هر کیفیتی می تواند کالا را عرضه نماید و مصرف کننده که به آن کالا احتیاج دارد مجبور است آن کالا را به هر شکل خریداری نماید (نظیر خودرو در داخل کشور). دو راهکاری که می توان برای رفع معضل افزایش قیمت و کاهش کیفیت کالاهای انحصاری به آن اشاره کرد یکی استفاده از ابزارهای حمایتی توسط دولت جهت حمایت از مصرف کنندگان نظیر واردات همان کالا و یا کالاهای مشابه است و دیگری ایجاد بستری برای گسترش فرهنگ انصاف  و تعهد در بازار. اگر تولیدکننده انصاف را ملاک خود قرار دهد و از غش در معامله و بی تعهدی در تولید بپرهیزد مطمئناً تاحدود زیادی این معضل برطرف میگردد. در بازار رقابتی با حضور چند تولیدکننده به دلیل رقابت جهت فروش کالا تولیدکنندگان وادار به افزایش کیفیت و کاهش قیمت می شوند تا مصرف کنندگان را به سمت خرید کالای خود متمایل سازند. متاسفانه در برخی اوقات ناظر این هستیم که پس از تصاحب بازار توسط یک تولیدکننده و جذب مشتری به مرور کاهش کیفیت و افزایش قیمت بوجود خواهد آمد  که خود عامل مهمی در عدم تمایل به ادامه خرید توسط مصرف کنندگان خواهد بود. اما در بعد دیگر باید به نقش دولت در خرید جنس ایرانی توسط ایرانی تاکید کرد. دولت است که با حمایت از تولیدکننده داخلی با ابزارها و سیاست های مختلف موجب ارتقاء کیفیت و کمیت کالای داخلی می شود که در نتیجه مصرف کننده را به سوی مصرف کالای داخلی راغب می نماید. عدم خرید کالای داخلی تا حدود زیادی به سیاستهای اجرایی حاکم بر بازار بستگی دارد. سیاست ها و روش های غلطی که گاهاً منجر به شکست تولیدکنندگان داخلی می گردد. به طور مثال وارادات کفش و پارچه های چینی با قیمتی بسیار پایین تر و کیفیتی پایین تر از تولید داخلی که بعضاً قیمت فروش آنها در داخل از هزینه تولید داخلی آن کالا به مراتب پایین تر است. و یا تعرفه ناچیز برای واردات برخی محصولات کشاورزی نظیر مرکبات، برنج و ...  که با قیمتی پایین تر از تولید داخلی در بازار داخل به فروش می رسد و نمونه های دیگری از این نوع که در صنعت، کشاورزی و سایر بخش ها موجب شکست اقتصادی تولیدکنندگان داخلی می شود. پس باید ابتدا یک ایرانی چه بعنوان مسئول و چه بعنوان تولیدکننده اخلاق و منش و اصالت ایرانی را داشته باشد و با رعایت انصاف و تعهد در امر تولید مصرف کنندگان را به سمت مصرف کالای داخلی سوق دهد. با این وصف می شود امیدوار بود که ایرانی، ایرانی بخرد.



نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های موجود در هم نوشت

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
دوره ارزانیست !!!
[عناوین آرشیوشده]